سفر در زمان و مکان
 
 

 

جهان خانم نوه فتحعلیشاه، زن محمدشاه سومین پادشاه از سلسله قاجار، مادر ناصرالدین شاه، و مادر زن امیر کبیر صدر اعظم ایران بود.

جهان خانم به چند عنوان آراسته بود، او را مهد علیا می‌خواندند.

این عنوانی بود که نخستین بار به همسر سلطان محمد خدابنده داده شد.

در دوران پادشاهان قاجار این عنوان به مادر فتحعلیشاه داده شد و از آن پس مادر شاه را در سلسله قاجار، مهد علیا نامیدند.

مهد علیا از زنان با نفوذ و توانای دوران قاجار بود که در سرنوشت ملک و ملت نقش چشم گیر داشت.

قدر مسلم سایه او در ورای حوادث تاریخی عصر ناصری مشهود است. اما همین زن بنابه گفته اسناد و منابع از زنان هم‏عصر خویش باسوادتر و با معلومات‏تر بوده است. وی به ادبیات فارسی تسلط داشت و در بیان مطالب بسیار توانا بود. توانایی او در ادبیات فارسی و سبک روان و ساده نگارشش از نامه‏های بجامانده از او به خوبی مشخص است. این نامه‌‏ها حاوی جملات کوتاه و روان و ساده بود. به طوری که از اسناد موجود برمی‏آید در بیان سخن اهل درازی نبود و نامه‌‏هایش به ناصرالدین شاه لحنی مۆدبانه و صمیمانه دارد، اما در مورد دیگران از لحنی آمرانه و تند استفاده می‏کند.

مهدعلیا، به ظاهر زیبا نبود ولی از موهبات معنوی بهره‌ای بسزا داشت. بانویی پرمایه و باکفایت بود. به مطالعه‌ی تاریخ و دیوان اشعار شعرا رغبتی وافر داشت و کتابخانه‌ی خصوصی او را، این دو نوع کتاب تشکیل می‌داد. گاهِ سخن، شیرین‌گفتار و به وقت محاوره، حاضرجواب بود. امثال و حکایات و اشعار بسیار، از بر داشت و ضمن گفتگو، آنها را در جای خود به‌کار می‌برد.

با همه این تفاسیر، تاریخ ازمهد علیا به عنوان زنی بدنام، توطئه چین، دسیسه گر و جاه طلب یاد می کرد که در فن مکر زنانه بی بدیل بوده است. مهدعلیاشاهزادگان و صدر اعظم‌های شایسته و ارزنده را از کار بر کنار و مردانی فتنه گر و ریا کار را به کار گماشت.

 این زن دسیسه ‏جو یکی از پایه‌‏های استحکام سلطنت ناصرالدین شاه به حساب می‏آمد. وی با ولخرجی‏های بسیار و پخش انعام و هدایا دوستانی برای پسرش خریداری و از اخبار پشت پرده مطلع می‏شد گاه عرایض ایل قاجار و زنان درباری را به عرض شاه می‏رسانید، و به ضمانت افراد پرداخته آنان را به مشاغل گوناگون می‏گمارد.

 شروع و آغاز دخالت وی در امور دولتی و خصوصی، در همان اوان ازدواجش با محمدشاه شکل گرفت، چراکه سستی اراده شاه و ناتوانی او در اداره کشور، مریضی نقرسش و عقیده درویش مسلکی باعث شده بود که محیطی مناسب برای رشد و بروز خودکامگی ملک جهان خانم باز شود. او در دربار دم و دستگاهی بسیار گسترده و باشکوه داشت. مهدعلیا با صدراعظم وقت میرزا آغاسی سر ناسازگاری داشت و به دنبال بهانه و فرصتی بود که خیلی سریع وی را از میدان به در برد که فوت محمدشاه به او امکان این کار را داد.

( ادامه دارد )


 

 

فرآوری : طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:, :: 13:14 :: توسط : HS : 6r

 

( برداشت از شماره ی 93 ی مجله ی دانستنی ها )

اولین تلفن همراه را هیچ کدام از این غربی ها و شرق آسیایی ها نداشتند؛ بلکه سفارش ناصرالدین شاه قاجار بود.

این سفارش که ساخت کارخانه ی البیس سویئس بود حتی در دنیای آن زمان هم بی نظیر بود. این تلفن تنها با زدن به کابل های کشیده شده در مسیر کار می کرد. بعضی می گویند که او  از این تلفن برای سرکشی به عهد و عیالات هنگام سفرهایشان استفاده می کرده است. البته بعضی هم معتقدند که شاه قاجار باغ وحشی شخصی داشته و از تلفن همراهش برای احوال پرسی از شیر و ببرهای آن جا استفاده می کرده. البته با توجه به قدرت زنانی چون مهدعلیا بعید نیست که منظور از شیر ها و ببرهای نقل کننده، همان زنان قدرتمند حرمسرا باشند که زوزشان از بسیاری از مردان بیشتر بود.

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:, :: 13:13 :: توسط : HS : 6r

 

دوران قجر که تهران، طهران بود شهر همین جوری پر از اتوبان و ماشین نبود؛ شهر برای خودش محله هایی داشت و هر محله ای هم بروبیایی. محله ها برای خودشان افرادی داشتند که در نبود پلیس های امروزی و گزمه هایی که وظیفه شان را درست انجام نمی دادند، امنیت را فراهم کنند. این افراد لوطی ها و داش ها بودند. این که لوطی ها باید چه خصوصیاتی داشته باشند خودش یک مطلب جداست، اما باباشمل ها لوطی هایی بودند که در واقع ارتقای مقام پیدا کرده بودند. آن ها بین لوطی ها پیشکسوت بودند، اخلاق جوانمردی  را بیش از بقیه رعایت می کردند و در ورزش های زورخانه ای تبحر داشتند.


منبع: دانستنی ها، شماره ی 93، صفحه ی 70

 

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:, :: 12:43 :: توسط : HS : 6r

 

به علت ازدیاد، لیست نام ها در ادامه ی مطلب...

 

 یادداشت نویسنده ی این مطلب : ترجیحا این اسم ها را بلند بخوانید. این کار باعث افزایش خلاقیت شما خواهد شد!

( نمی دانید چه اسم های جالبی که به ذهنتان خطور نمی کند! )

 

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 11 آذر 1392برچسب:, :: 15:34 :: توسط : HS : 6r

 

آغا محمد خان قاجار بعد از این که پایه های حکومتش را محکم کرد، دستور داد قبر کریم خان زند را بشکافند.

کریم خان زند پس از مرگش رو به روی ارگ کریم خانی در شیراز به خاک سپرده شده بود؛ جایی که امروز به موزه ی پارس مشهور است.

آغا محمد خان که پیش تر بر شیراز چیره شده بود، وقتی پس از دوره ای جنگ و گریز در نواحی مختلف ایران در تهران مستقر شد، دستور داد قبر کریم خان را بشکافند و بقایای جسدش را به تهران منتقل کنند. به دستور اولین شاه قاجار، استخوان های کریم خان را در زیر پله های کاخ گلستان دفن کردند. آغا محمد خان می خواست جسد کریم خان جایی باشد که هر روز از روی آن رد شود!


منبع: دانستنی ها، شماره ی 92، 25 آبان 1392، صفحه ی 75

 

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 30 آبان 1392برچسب:, :: 20:21 :: توسط : HS : 6r

 

( منبع عکس: ویکیپدیا )

آیا می دانستید؟

" یونسکو ( سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد ) سال 1990 میلادی ( 69 - 1368 خورشیدی ) را سال بزرگداشت هزارسالگی شاهنامه در جهان اعلام کرد. "


 منبع: بخش سرآغاز کتاب گزارش هفت خوان رستم؛ نگارش جلیل دوستخواه؛ انتشارات ققنوس

 

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, :: 19:45 :: توسط : HS : 6r

 

لینک دانلود نسخه ی صوتی کتاب « تهران قدیم »، نوشته ی ناصر نجمی را پیدا کردم.

به نظر جالب می آید.

می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کتاب و دانلود نسخه ی صوتی اش به اینجا مراجعه کنید.


 نظرتان در مورد این کتاب چیست؟

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 9 آبان 1392برچسب:, :: 21:47 :: توسط : HS : 6r

 

وقتی سر نادر شاه کلاه رفت

 

می گویند وقتی نادر شاه افشار برای فتح هندوستان راهی شده بود، در گذر از یک روستا، پسر کوچکی را دید که به مکتب می رفت.

نادر شاه جلو رفت و از او پرسید:" پسر جان در مکتب چه می خوانی؟"

پسر بچه جواب داد:" قرآن ".

نادر پرسید:" کجای قرآن را می خوانی؟"

و پسربچه آیه ی شریف « انا فتحنا لک فتحاً مبیناً » را خواند.

نادر این آیه را به فال نیک و نشانه ای از پیروزی خودش در جنگ گرفت و چون خیلی خوشحال شده بود

دست در جیبش کرد و یک سکه به پسر داد، امّـــا پسر از گرفتن سکه خودداری کرد...

 

بقیه ی داستان در ادامه ی مطلب...

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:, :: 22:34 :: توسط : HS : 6r

علامه ی شاعر و محقق آزادی خواه علی اکبر دهخدا در سال 1257 ه.ش. در تهران ولادت یافت.وی علوم قدیم را در پایتخت فراگرفت و مدتی در مدرسه

علوم سیاسی به تحصیل پرداخت و زبان فرانسه را نیز آموخت.او با نوشتن سلسله مقالاتی به شیوه طنز با عنوان "چرند و پرند"و با امضای "دخو" به

عنوان چهره ای طنزپرداز شناخته شد و خوانندگان فراوانی را به سوی خود جذب کرد."لغت نامه دهخدا" اثر عظیم و به جاماندنی اوست.

از آثار دیگر وی میتوان به"امثال و حکم" ترجمه "سر عظمت و انحطاط دولت روم" و ترجمه "روح القوانین" اشاره کرد.وی در سال 1334 ه.ش. در گذشت.

آرامگاهش در ابن بابویه(شهر ری) قرار دارد.

برگرفته از نوشته پشت جلد کتاب زبان فارسی 2 / چاپ 91


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392برچسب:, :: 18:8 :: توسط : SB : 3r

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 69
بازدید هفته : 253
بازدید ماه : 387
بازدید کل : 11567
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1